بي ترديد 11 نوامبر در طول تاريخ براي رژيم صهيونيستي که اولين عمليات شهادت طلبانه عليه آن در لبنان انجام شد روزي فراموش نشدني است، چرا که اين روز سرآغاز عملياتهاي شهادت طلبانه ديگري شد که شروع شکست رژيم صهيونيستي در سال 2000 ميلادي و پيروزي در جنگ 33 روزه در سال 2006 ميلادي را رقم زد.
در اين نوشتار بر آنيم که تا ضمن بازخواني زندگي و سيرت شهيد احمد قصير، به بهانه فرا رسيدن سالروز «روز شهيد» لبنان، ابعاد عمليات استشهادي 11 نوامبر در جنوب اين کشور عليه اشغالگران صهيونيست را موشکافي کنيم.
شهيد احمد جعفر قصير کيست؟
شهيد احمد جعفر قصير، در 1346 در خانوادهاي مذهبي در روستاي «دير قانون النهر» از توابع شهر «صور» لبنان به دنيا آمد. او که در دامان پرمهر مادر و پدر بزرگ شده بود، عشق به اسلام و دشمني با کفار، زورگويان و استعمارگران را در جامعه آشوبزده و اشغال شده لبنان به درستي آموخت و ياد گرفت که همواره با استعمارگران و صهيونيستهاي اشغالگر در ستيز باشد.
احمد قصير تا سه سالگي به همراه خانوادهاش در عربستان و ليبي بود. پدرش، مغازه کوچکى داشت که در آن ميوه و ترهبار مىفروخت و از اين راه، هزينه خانواده خود را به دست ميآورد. احمد نيز در کارهاى مغازه به پدر کمک ميکرد، تا از اين راه بر درآمد خانواده بيفزايد.
احمد قصير در آغاز دوران جوانى، چند ماهى براي کار به حجاز عربستان سعودي سفر کرد و با دلگرمي دوستان و همکارى آنان، به کار خريد و فروش ابزار بهداشتى پرداخت، اما با تجاوز رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان به کشور خود بازگشت.
مغازه کوچک پدر در لبنان بيشترين ارزش را براى او داشت. وي با فرا گرفتن آموزشهاي نظامي در لبنان بعد از اشغال بخشي از خاک لبنان، با دوستانش گروههاى پايداري محلى را پايه گذاري کردند. زد و خوردهاى کوچه به کوچه با نيروهاى اسرائيلى و حمله و شبيخون به پايگاههاي نظامى صهيونيستها در زمره فعاليتهاى روزانه احمد و دوستانش بود، اما آنها زود دريافتند که با چند شبيخون کوچک نميتوان دشمن اسرائيلي را از لبنان بيرون کرد، به اين ترتيب بود که با راهنماييهاي يکي از دوستان خود طرحي نو در انداخت.
از طريق يکي از دوستان خود به حزب الله لبنان معرفي شد و آمادگي خود را براي انجام عملياتهاي شهادت طلبانه اعلام کرد، اما هيچ کس در آن زمان تصور نميکرد که او مجري چنين عمليات بزرگ و تاريخي باشد، عملياتي که در ميان بهت و حيرت صهيوينستها و به ويژه قصاب معروف آنها «آريل شارون» به اجرا گذاشته شد تا برگ زريني از مجاهدت و دشمن ستيزي مسلمانان و مايه غرور و سربلندي حزب الله باشد.
احمد قصير در اولين گفتوگويي که درباره عمليات استشهادياش با رهبران حزب الله از جمله سيد حسن نصرالله، دبير کل کنوني حزب الله لبنان انجام داد، اعلام کرد که تنها شرط او براي انجام اين عمليات بزرگ تعيين زمان (روز و ساعت) اجراي عمليات توسط خودش بود. اين شرط پديرفته ميشود تا خودرو آماده شود. دوست احمد قصير پس از آماده کردن خودرو و جا سازي مواد منفجره به شهيد قصير ميگويد که تصميم حزب تغيير کرده و او بايد عمليات را به اجرا بگذارد که با مخالفت شديد احمد مواجه ميشود و با بهانه کردن خودرو و اين که مالکيت خودرو از آن اوست، با موافقت يکي از رهبران حزب الله خودرو در اختيار او قرار ميگيرد.
استخاره احمد قصير براي اجراي عمليات
احمد قصير براي تعيين ساعت و روز عمليات سه روز متوالي استخاره ميکند، اما هر بار استخاره بد مي آيد، به گونهاي که مسئولان حزبالله گمان ميکنند که وي در انجام عمليات مردد شده است، لذا تصميم به تعويض او با فرد ديگري ميگيرند، اما بالاخره براي بار چهارم و در يک روز باراني و در حالي که باران به شدت ميباريد استخاره خوب ميآيد و بامداد يازدهم نوامبر احمد قصير به طرف مقر صهيونيستها به راه ميافتد.
شرح عمليات استشهادي 11 نوامبر
در صبح روز 11 نوامبر 1982 (آبان ماه 1361) احمد قصير بعد از نماز صبح سوار پژوي 504 خودش شد و از ولايت پدرياش ديرقانون النهر خارج و به سمت صور به راه افتاد، جوان کم سن و سالي بود، اما افکاري بلند در سر داشت، مي خواست کاري جاودانه انجام دهد و شجره مقدسي را پايه گذاري کند که تا سالها و دهه ها بعد بتواند خار چشم دشمن صهيونيستي باشد.
به گزارش فارس، ساعت هفت صبح روز پنجشنبه 11 نوامبر سال 1982ميلادي صداي انفجار مهيبي در مقر فرماندهان نظامي ارتش رژيم صهيونيستي واقع در جنوب لبنان به گوش رسيد که آتش و دود غليظي منطقه را فرا گرفت. چند روز بعد روزنامههاي رژيم صهيونيستي آمار اين عمليات شهادت طلبانه را 141 کشته و 10 مفقود اعلام کردند. مقامات اين رژيم در ميان حيرت به تحليلهاي مختلف نظامي در اين خصوص پرداختند و در نهايت اين روز به عنوان بزرگترين روز اندوه در سرزمينهاي اشغالي نامگذاري شد.
يکي از شاهدان عيني ميگويد که بين ساعت شش و نيم تا هفت صبح پژوي احمد قصير چندين بار طول خيابان را طي کرده و دوباره باز ميگردد. بعدها مشخص شد که علت آن همه تردد و رفت و آمدهاي قصير در خيابان پيش از انجام عمليات براي چه بوده، در واقع در آن ساعت هر لحظه بر شدت باران افزوده ميشده و همين موضوع صهيونيستهايي را که خارج از ساختمان بودند، وادار ميکند براي در امان ماندن از باران به داخل آن ساختمان هشت طبقه محل استقرار خود بروند و شهيد منتظر بوده تا تعداد بيشتري از آنها وارد ساختمان شوند.
پس از اين که احمد قصير اطمينان حاصل ميکند که اکثر قريب به اتفاق صهيونيستها براي فرار از باران به ساختمان پناه بردهاند، ماشين خود را روشن کرده و با آخرين سرعت خود را به طبقه اول ساختمان ميکوبد تا در عرض تنها چند ثانيه تمامي ساختمان به تلي از خاکستر تبديل شده و بر اثر اين عمليات استشهادي 151 صهيونيست به هلاکت برسند که جنازه هاي 10 نفر از آنها هرگز پيدا نشد.
به اين ترتيب اولين و بزرگترين عمليات استشهادي مقاومت اسلامي عليه رژيم صهيونيستي انجام شد، حزبالله او را «امير الاستشهاديون» (امير شهادتطلبان) لقب داد و روز شهادت او را «روز شهيد » نام نهاد، حزبالله همه ساله مراسم بزرگداشتي در سالروز اين عمليات استشهادي برگزار ميکند و سيد حسن نصرالله دبيرکل حزب الله نيز در اين مراسم سخنراني ميکند.
نامگذاري «روز شهيد» توسط نصرالله
تا سه سال بعد از شهادت احمد قصير جز تعداد اندکي از فرماندهان حزبالله کسي از نحوه عمليات و شخصي که آن را انجام داده خبر نداشت. اين سيد حسن نصرالله بود که براي اولين بار نام احمد قصير را برد و از چگونگي انجام عمليات سخن به ميان آورد تا نام اين شهيد براي هميشه لرزه بر پيکره رژيم صهيونيستي بيندازد.
به گزارش فارس، سيد حسن نصرالله دبيرکل حزبالله لبنان که در آن زمان از سران اين حزب بود، سه سال بعد از آن حادثه يعني در 16 فوريه 1985 در مراسم گراميداشت ياد شهداي مقاومت در منطقه دير قانون النهر زادگاه احمد قصير پرده از راز اين عمليات برداشت و ضمن بر عهده گرفتن رسمي مسئوليت آن عمليات روز 11 نوامبر را روز شهيد ناميد و گفت: ما اين روز را به عنوان روز شهيد حزبالله انتخاب کرديم؛ چرا که روز شهادت نخستين استشهادي تاريخ ما يعني شهيد احمد قصير بود. در آن روز شارون وزير جنگ وقت اسراييل با چهرهاي سرشار از شکست بر بالاي آوارها ايستاده بود. اين روز براي ما روز شکر و بشارت و آرزوهاي بلند پيروزي بود که به برکت خونها و فداکاريها به دست آمد. روز شهيد نمادي براي تمامي پيروزيهاي مقاومت است.
ادامه راه «شهيد قصير» توسط رزمندگان حزب الله
آري اين جوان 18 ساله حزب الله بنيانگذار مکتبي ميشود که همچنان از آن به عنوان غير قابل کنترلترين شيوه مبارزه بر عليه صهيونيستها و ايادي آنها ياد ميشود و هر بار که عمليات شهادت طلبانهاي به اجرا گذاشته ميشود، لرزه بر اندام صهيونيستهاي متجاوز ميافتد.
پس از عمليات شهادت طلبانه احمد قصير، رزمندگان حزب الله 11 عمليات شهادت طلبانه به شرح زير انجام دادند.
-عامر کلاکش 11/3/1983 مکان: شهرک المطله نتيجه: 12 کشته و 14 زخمي
-ابو زينب 4/10/1983 مکان: مدرسه الشجره نتيجه: 29 کشته
-حسن قصير 7/2/1985 مکان:البرج الشمالي نتيجه: 15 کشته و 50 زخمي
- هيثم دبوق 19/8/1988 مکان: راه مرجعيون نتيجه: 30کشته و زخمي
-عبدالله عطوي 19/10/1988 مکان: بوابه فاطمه نتيجه: 43 کشته و زخمي
- اسعد برو 9/8/1989 مکان: راه القليعه - مرجعيون نتيجه: 20 کشته و زخمي
-ابراهيم ضاهر 21/9/1992 مکان: نزديک نبطيه نتيجه: 25 کشته و زخمي
-علي صفي الدين 13/4/1994 مکان: دير قانون النهر نتيجه: انفجار دو نفربر و 10زخمي
-صلاح غندور 25/4/1995 مکان:بنت جبيل نتيجه: 20 کشته و زخمي
-علي اشمر 20/3/1996 مکان: مثلث العديسه نتيجه: کشته شدن چند تن
-عمار حمود 30/12/1999 مکان: راه القليعه نتيجه: 15 کشته و زخمي